باران

باران

شروع دیگر
باران

باران

شروع دیگر

بعضی دردها

بعضی دردها مثل چایی میمونن ....

با گذشت زمان سرد میشن ...

ولی تلخیش از بین نمیره

غم انگیزترین جای قصه

میدونی غم انگیزترین جای قصه کجاست؟

اونجاست که نگاهت میکنه و میگه

خوشبخت بشی....

آغوش خدا

آدمی در آغوش خدا غمی نداشت 

پیش خدا حسرت هیچ بیش وکمی نداشت 

دل از خدا برید ودر زمین نشست 

صدبار عاشق شد ودلش شکست 

به هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود 

یادش آمد یک روز دل خدا را شکسته بود.....

حرفها

قاب میگیرم تمام حرفهایت را....

همه عکس شدند....

من کنار می آیم

من کنار می آیم با همه چیز...

با نبودنت....

باخیانتت....

دروغهایت ...

فقط این چشمان جاهلم هنوز برای بدرقه ات آب میریزند....

بهترین دوست

باید از بهترین دوست ترسید.....

چون هیچ کس روح تورا آنقدر عریان ندیده که 

جای دقیق زخم ها را بداند!