باران

باران

شروع دیگر
باران

باران

شروع دیگر

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دیگر می ترسم

دیگر می ترسم از بهانه هایی که نزدیکم می کنند به اسم عشــــــــــــــــــق ! 

در فصاحت نگاه های گنگی که عشق را آلوده کرده اند.. 

هرزگی ات را به دوش عشق نگذار ....

من که باهاتم

بعضی وقتا دوست دارم کنارم باشی محکم بغلم کنی 

بزاری آروم اشک بریزم راحت بشم بعد آروم تو گوشم بگی 

دیوونه من که باهاتم ....

فردای بهتر

روی کارت برایش نوشتم " به امید فردای بهتر"

امروز شنیدم همدم جدیدی پیدا کرده 

تازه فهمیدم آن روز "الف" فردا را جا انداخته بودم ...

به سلامتی

به سلامتی همه ی آدمهایی که زیر بارون بدبختی هاشون حسابی خیس شدن 

ولی زل زدن به آسمون زندگیشون که شاید خدا یه چتری بالاسرشون نگه داره 

دنبال رضایت که هستی

خداهم که باشی 

بندگانی هستند که از دست تو ناراضیند 

به دنبال رضایت چه کسی میگردی 

وقتی این روزها آدم ها از دست خودشون هم عصبانی اند....