باران

باران

شروع دیگر
باران

باران

شروع دیگر

عید فطر


سرت را بر شانه ی خدا بگذار تا او با نوازش های دستان مهربانش قصه ی عشق را چنان زیبا برایت بخواند که نه از دوزخ وحشت کنی و نه از بهشت به رقص درآیی ، نه از نداشتن چیزی غصه بخوری و نه از نداشتن کسی.

باآرزوی گرفتن بهترین عیدی از دستان مهربان او، روزهای آخر میهمانیش را قدر بدانیم ،التماس دعا.

پیشاپیش عید سعید فطر مبارک


آغوش گرمم باش


آغوش گرمم باش

بگذار فراموش کنم

لحظه هایی که در سرمای بی کسی لرزیدم ....

مترسک وکلاغ


مترسک به کلاغ گفت :

وقتی نمی توان رفت

همین یک پا هم کافیه ......

ماجرای گنجشک


گنجشکی به آتش نزدیک میشد وبر می گشت ، پرسیدند چه می کنی ؟ گفت در این نزدیکی چشمه هست ومن نوکم را پر آب میکنم وروی آتش میریزم .گفتند حجم آتش در مقایسه با آبی که می آوری بسیار زیاد است واین فایده ای ندارد. گفت شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما هنگامیکه خداوند پرسد زمانیکه دوستت در آتش می سوخت چه کردی؟ پاسخ دهم هر آنچه از من بر می آمد ....

تولدت مبارک


نابترین دعاهایم را برتار خورشید وعرش کبریا به ودیعه میگذارم

تا همای سعادت برزندگی ات لانه کند

ازخداوند چیزی را برایت میخواهم که جز خودش در باور هیچکس نگنجد.

خواهر عزیزم تولدت مبارک 120ساله بشی

امیدوارم به تمام آرزوهایت برسی و...

برایم بمان وبدان که عاشقانه دوستت دارم .


روزگارم شیرین بود

صاحب کافه را گفتم  

قهوه ام را شیرین کن .... 

آن روزها که تلخ میخوردم  

روزگارم شیرین بود....!!!