باران

باران

شروع دیگر
باران

باران

شروع دیگر

یکرنگ بمان

یکرنگ بمان 

حتی اگر در دنیایی زندگی می کنی 

که مردمش برای پررنگ شدن 

حاضرند هزار رنگ باشند.....

خسته ام پینوکیو

خسته ام پینوکیو ....

اینجا آدمها دروغ های شاخدار میگویند 

ودماغ دراز خود را جراحی پلاستیک می کنند....

شاید یادم برود تنهاییم را

گاه گاهی دست دلم را میگیرم 

باهم در پس کوچه های خیالم پرسه میزنم 

شاید یادم برود تنهاییم را 

دل تنگی

یه روزی میرسه 

که میبینی دل تنگی جزیی از هویتت شده 

همیشه باهاته 

مثل اسمت !

هنوز برایت می نویسم

هنوز برایت می نویسم

درست شبیه پسرکی نابینا که هر روز برای ماهی قرمز مرده اش غذا می ریزد . . .

مثل عصا باش

مثل عصا باش !

هزار بار زمین بخور 

اما اجازه نده اونی که بهت تکیه داده 

حتی یکبار هم زمین بخوره...