باران

باران

شروع دیگر
باران

باران

شروع دیگر

چه دنیای ساکتی


چه دنیای ساکتی !

دیگر صدای تپش قلب ها غوغا نمیکند

بی گمان همه شکسته اند....

نظرات 3 + ارسال نظر

سلام
این جمله شما مرا یاد شعر یکی از دوستان انداخت که می گفت
بیا جانا که من دل شکسته ام را
به زلف شکستۀ تو بسته ام
اگر مرا ندیدی
اسخوان های دست های مرا بردار
شانه ای ساز و
و به زلف شکستۀ خود کش
که این دل شکسته ام به زلف شکسته تو بسته بود
باتشکر از شما

به دنبال واژه ها مباش

کلمات فریبمان می دهند

وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش برود...
وای به حال ما!

SaRa 1392,06,31 ساعت 16:32 http://ms3ara.bogsky.com

عزیزم وبت خیلی قشنگه.مر30 ک سر زدی.اگ موافقی همو بلینکیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد