باران

باران

شروع دیگر
باران

باران

شروع دیگر

دیگر می ترسم

دیگر می ترسم از بهانه هایی که نزدیکم می کنند به اسم عشــــــــــــــــــق ! 

در فصاحت نگاه های گنگی که عشق را آلوده کرده اند.. 

هرزگی ات را به دوش عشق نگذار ....

نظرات 1 + ارسال نظر

سلام
شعرتان بسیار زیبا بود
شعر ی از مولانا تقدیم به شما دوست عزیز
عاشقان را کار نبود با وجود
عاشقان را هست بی سرمایه سود
غیر معشوق ار تماشایی بود
عشق نبود هرزه سودایی بود
هر که در عشق یابد زندگی
کفر باشد پیش او جز بندگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد