باران

باران

شروع دیگر
باران

باران

شروع دیگر

این روزها

 

این روزها انگار آدمها به دست هم پیر می شوند  

نه به پای هم ......

جهان اول

 

جهان اول جایی است که  

عکاسانش برای گرفتن جایزه ،از گرسنگان جهان سوم عکس می گیرند....

تو و من

 

تو آنجا .... 

من اینجا ...  

مشکل از ما نیست ، 

نیمکتهای دنیا را بد چیده اند .

ماه رمضان

کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،

سفری بی همراه،

گم شدن تا ته تنهایی محض،

یار تنهایی من با من گفت:

هر کجا لرزیدی،

از سفرترسیدی،

تو بگو، از ته دل

من خدا را دارم... 

مسافر پرواز رمضان، پروازت بی خطر  

توشه ات فراوان وسهم سوغات من ، دعای شبهای قدر شماست . 

                                          التماس دعا

تنهایی

 

تنهایی را ترجیح می  دهم  

به تن هایی که روحشان با، دیگریست ...

انتظار ماندن

وقتی خدا با یک نقطه جدا می شود!!

از دیگران هیچ انتظار ماندن نیست .....