باران

باران

شروع دیگر
باران

باران

شروع دیگر

یادت بخیر

مـَــن ..

طَعـــم شیرین یافتن را

در طَعم تلــخ از دَستــــ ـــ ـ دادن یافتــَـم

و در این میان

سَهم من تنهـــــا یک یادَتـــ ـــ ـ به خیر

ساده بود ..

پدر روزت مبارک

 

همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بارتراشیده شدن، کوچک وکوچکتر میشود...  

ولی پدر... 

یک خودکار شکیل وزیباست که در ظاهر ،ابهتش را همیشه حفظ میکند وخم به ابرو نمی آورد وخیلی سخت تر از این حرفهاست  

فقط هیچ کس نمی داند ونمی بیند که چقدر دیگر می تواند بنویسد .